بازم سلام
جالبه ها قبل این که بیام تو سایت تا یه پست جدید بذارم کلی حرف و اینا به ذهم میرسه اما همین که اومد تو قسمت مطلب جدید هیچییییی
صبر کنین یکم فک کنم!!!!اوووم
متاسفانه امشب نتونستم برم مسجد عذاداری یک اینکه بارون می اومد دو اینکه به شدت سرم درد میکرد از درس خوندن توآم با حرص
دیگه اینکه امسال تصمیم گرفتم تو دانشگاه کارم درس خوندن صرف نباشه واسه همینم تو کانون هلال احمر دانشگاه که قبلا عضو شده بودم به طور فعاااال شرکت نمودم خخخ (شرکت نمودم)خیلیییییییی باحال بود اون هفته مانور زلزله داشتیم من شدم امدادگر تو ی همایش که داشتیم..قرار شده بود سر مصدوم فاطمه رو من پانسمان کنم لامصب هیچ جور این چسبه کنده نمییشد اینام هی فیلم و عکس میگرفتن اصن یه وضی..
چیزی که بود این بود که واسه ایفای این نقش سخت نمیتونستم با چادر کار کنم و براااااای اولین بار مجبور شدم برش دارم و لباس بسیااااار گشاد هلال رو بپوشم
اخ که چه معذب ویییییییی
آخرین اخبار این که این هفته برا تاسوعا عاشورا میرم خوووووووووووونه هوورااا
- ۲۴ نظر
- ۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۵۵