من لی غیرک

سلام خوش آمدید

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

من معتقدم هشت عدد شانس منه!

حس خوبی نسبت به عدد هشت دارم..

بخاطر همین با کمال  پر رویی میخوام بگم 98!

باید سال شانس من باشی!

باید...

باید از این رکود دوساله 96 و 97 نجاتم بدی

 حتی نباید کمی  رنگ و روی95 رو داشته باشی!!!

98لطفا آدم باش!

دیگه نه من نه هیچ کدوممون طاقت شکست و مهر نشد خوردن به خواسته هامونو نداریم...

98تو دیگه سال خوبی برای کشور و مردمش باش

به جای هشتگ ایران تسلیت سعی کن خلاقیت از خودت نشون بدی و تبدیل تبریکش کنی...

  • ۹ نظر
  • ۲۷ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۸
  • yasna sadat
چشما رو باز میکنم و بعد کمی مکث بلند میشم  
اطرافو نگاه میکنم..
یکی شبیه خودمو میبینه که راحت و بی دغدغه خوابیده
این همه شباهتش به من بخاطر چیه!!!
بیشتر دو رو برم و نگاه میکنم...
همه مغموم و خسته ن..و حتی گریون!
این منم!
این لحظه س که همه ی کنجکاویم برای اینکه تو چه سنی و چطوری میمیرم برطرف میشه!
ترس همه وجودمو میگیره...
برای از اینجا به بعدش نظری ندارم!
که میگن خانم خوبی بود خدا بیامرزتش یا بگن خوبه رفت راحتمون کرد و خودشم راحت شد!!!
یا حتی تر بگن خیلی جوون بود حیف بود!
ففط خوشحالم مال و منالی ندارم که بقیه بخوان سرش دعوا کنن 
یه لب تابه و یه گوشی..که اونم یکم باهاش کار کنن اعصابشون خراب میشه از بس هنگ میکنه و میندازنش تو باغچه:|
و دیگه نمیدونم رفتار نکیر و منکر چطوریه باهام..
اون همه کتابی که درباره زندگی بعد مرگ خوندم راسته یا نه!
جهندمی ام یا...
و اینکه پل صراط چه شکلیه!!اخه به کلی ادم گفتم از پل صراط پرتت میکنم پایین!
اینم یه آینده  خیلی شیک و واقعی که مطمئنم کم و زیاد همینطوریه...
هر چه تلاش کردم نتونستم مث بقیه یه عاشقانه ی ارام از زندگی چند سال بعدم بنویسم:))
بالاخره اینم یه روز در آیندس:| 
ممنون از دعوت آلاءجان
  • yasna sadat

این بازی رو انجام بدین ببینین ذهنتون هنوز جوونه یا یا داره پیر میشه

این بازی رو انجام بدین ببینین ذهنتون در چه مرحله ایه:))

بازی اینطوریه که باید از یک تا پنجاه رو به ترتیب مشخص کنی
این لینک

اینم نتایجش :))
20-29 ثانيه : بسیار باهوش
30-39 ثانيه : عالی
40-59 ثانيه : حرفه ای
60-79 ثانيه : طبیعی
80-99 ثانيه :  داری پیر میشی 
150-100 ثانيه : پیر شدی
بیشتر از 150 ثانيه :  خیلی خسته ای
  • yasna sadat

من از اونایی هستم که اگه طرفو چهره ش رو صد و هشتاد درجه هم تغییر بده  متوجه نمیشم..

نقش شوهر خانومی رو دارم که کلی موهاشو رنگ کرده ارایش کرده لباس جدید خریده و هی به شوهره میگه من تغییری نکردم؟و شوهره متوجه نمیشه اصلا  و  واسه اینکه خانمه ناراحت نشه میگه چرا لاغر شدی:))

مثلا تو فامیل دیدم که یه نفر ماه هاست خالشو ندیده و وقتی میبینتش میگه عه خاله جون مبارک باشه طلاتو عوض کردی:|

چطوری میفهمن اخه:|

من کسی رو هر روزم ببینم یادم نمیمونه رنگ موهاش چی بود یا طلاش چه شکلی بود:|

چه برسه به اینکه اگه تغییر کرد متوجه بشم:دی

نگران خودم شدم اصلا!

  • yasna sadat

مرد ها و زن ها به یک نسبت اکراه دارن که از یک زن فرمان برند .

آن ها پیوسته به مرد بیشتر اعتماد میکنند!!

 برگرفته از کتاب جنس دوم 

بحث کنیم راجبش؟

من اصولا خوشم نمیاد  زیاد از کسی فرمان ببرم چه خانم چه آقا!

ولی چند تا سوال پیش میاد 

اول اینکه واقعا حس خانما از اینکه یه خانم دیگه بهشون  دستور بده  و بهش اعتماد کنند چیه!مخصوصا اگه هم سنشون باشه یا کم سال تر باشه طرف 

دوم آیا واقعا به حرف آقایون اعتماد بیشتری هست؟!یعنی واقعا هم خانم هم اقا به یه مرد اعتماد بیشتری دارند تا یک خانم؟!

سوم اینکه

 حس آقایون از دستور شنیدن از  خانما چیه!

  • ۵ نظر
  • ۱۱ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۰۸
  • yasna sadat
من لی غیرک

می شود من بگویم خدایا
تو بگویی جان دل؟!