آفت هر کار دلبستگی نداشتن به آن کار است...
سخن امام علی (ع)هست..
چقدر دچار این جمله و محتواشم..
شما چی؟؟
- ۱۱ نظر
- ۲۸ آذر ۹۷ ، ۲۱:۲۳
سلام خوش آمدید
مامانم:اسم اون دکتره چی بود؟؟
من:متین
چند ساعت بعدش رفته سر دفترچه تلفن و میگه
عه اسم این دکتره
که پیمانه تو چرا گفتی نیما؟؟
:)))
نیما؟
متین؟
پیمان؟
:))
- ۱۲ نظر
- ۲۶ آذر ۹۷ ، ۲۰:۵۷
میگم اگه بخواین این وبلاگ و صاحبشو تو یه خط یا یه جمله تعریف کنین چی میگین؟
کلا اینجا شما رو یاد چی میندازه
بعد نویسنده اینجا میخوره چند ساله باشه؟
میخوام ببینم سنم کمتر نوشته ها نشون میده یا نه!
- ۱۲ نظر
- ۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۵:۰۶
میدونین چیه
الان به مرحله به درک هیچی دیگه برام مهم نیست رسیدم....
که حتی کسی تو چشام نگاه کنه فحش هم بده چیزی نمیگم(غلط کرده البته:| )
تو ذهنم هزارتا موضوع پشت سر هم میچرخه دغدغه میشه..فکر میشه باعث شب خواب نبردن میشه و تهش به درک خودم:)
به قول فاطمه حالم چمچماله!!
دارم فیلم وقتی نیچه گریست و میبینم کتابشم دارم ..مونده بودم اول فیلمو ببینم یا کتابو بخونم که گزینه اول انتخاب شد!!=
- ۱۱ نظر
- ۲۱ آذر ۹۷ ، ۱۹:۰۵
کتاب شازده کوچولو رو گرفتم از کتابخونه که بخونم..نسخه پی دی افش و فایل صوتیش رو داشتم اما اون مدلی دوست نداشتم زیاد..
هیچی مثل لذت خود کتاب در دست گرفتن و ورق زدن نمیشه
خلاصش که اولاخیلی کتاب خوبیه خیلی خیلی..
دوما یه عالمه متن اینطرف اونطرف خوندم راجب شازده کوچولو که شازده گفت فلان روباه در جوابش گفت بهمان..
هیچ کدومش تو کتاب نبود:|
یعنی میخام بگم چه مردم خلاق و گاها جاعلی داریم...
این جملات ناب رو به نام خودشون ثبت کنن حتما به یه جایی میرسن:|
- ۱۰ نظر
- ۱۷ آذر ۹۷ ، ۲۰:۲۸
مطمئن بودم که حالش خوب میشه؛شک نداشتم..به همه میگفتم نگران نباشید بابا ؛چند روز بستریه و بعدش مثل روز اول میشه،همون عمه ای که جون میده سربه سرش بذاری و اون حرص بخوره و تو بخندی…
همون عمه ای خیلی از دستش حرص خوردی؛ همون عمه ای که اشکش دم مشکش هست...تنهاست..خیلی تنهاست
اما دیروز خیلی تند و رگباری گفتن نخیر از این خبرا نیست.…
شانش داشتنش ،شانس بودنش ،چند درصده فقط...
دعا میکنین براش؟
- ۱۳ نظر
- ۱۶ آذر ۹۷ ، ۰۱:۲۰
- ۱۶ نظر
- ۱۲ آذر ۹۷ ، ۱۸:۵۲
کلمات کلیدی