من لی غیرک

سلام خوش آمدید

خانواده

يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۰ ب.ظ
زمان بچگی وقتی بزرگتر های فامیل  رو نگاه میکردم،با خودم  میگفتم مگه میشه یه خواهرو برادر از هم ناراحت باشن، با هم قهر باشن..کاری به هم نداشته باشن  و هر کس دچار زندگی خودش باشه فقط 

از همون وقت دعا میکردم وقتی بزرگ شدم همچین اتفاقی برای من نیفته..تصور همچین چیزی از خانواده برای من دور از تصور بود و هست.

اما وقتی آدم  بزرگ میشه، وقتی هرکس تو خانواده میره توی یه زندگی جدا و دغدغه های خودش ..انتظار اون همدلی  قبلی هم با خودش میاره پایین تر.



هر کس جدا واسه خودش مشغول خودش و گرفتاری زندگیشه .. حتی اگه گرفتاری بقیه رو هم ببینه و ناراحنش باشه  نمیتونه کمکش کنه مخصوصا اگ مالی باشه..



دوست دارم تک تک دغدغه و دلواپسی هاشون رو بگیرم بندازم دور..
از اینکه میبینم همه پیش همیم اما انگار نیستیم غصم میشه..


نتونستم با این پست اون چیزی رو که مد نظرم بود بگم و منظورمو برسونم:/

بیخیال

 شما حالتون چطوره خوبین؟:)

  • yasna sadat

نظرات (۱۲)

درد همه ست ... درمانم همه می‌دونن

ولی خب زندگی سراشیبه ... آدمیزاد لیز میخوره

 

- الحمدلله

 

پاسخ:
اوضاع اقتصادی یکی از چیزایی که خیلی تاثیر گذاشته رو این قضیه...


خدا رو شکر

اتفاقا اگه دلی با هم باشن باز هم می تونن کمک هم باشن 

وگرنه اگه دلی با هم نباشن حتی خودشون دغدغه نداشته باشن هم به هم نمیرسن

اتفاقا برای من چیز عجیبی نیست 

پاسخ:
بستگی به مشکله داره..سراغ میگیرن..نگران هستن..ولی کاریم نمی تونن بکنن..

صد در صدم نمیشه البته همیشه..

آدما واقعا نیاز دارن که یه بار دیگه این فاصله ای که بخاطر زندگی شهری و تکنولوژی بینشون افتاده رو درست کنن. حیفه حیفه حیفه

پاسخ:
بعدا فقط حسرتش میمونه...

درک می‌کنم به نوعی. منم وقتی می‌بینم هر کی یه جور فکر و گرفتاری داره و کاری از دست من برنمیاد انگار، دلم می‌گیره. یا وقتی که مثلا سعی می‌کنم تشویق کنم که بیاین خیلی کوتاه بریم بیرون یه هوایی بخوریم، و می‌بینم که بازم جمع نمی‌شیم همه. :(

پاسخ:
دقیقا نقطه ناراحت کنندش اینه ناراحتی کسی رو ببینی و نتونی کمک کنی..نتونی از فکر و خیال نجاتش بدی..حالا چه خانواده چه هر کس دیگه ای..

واقعا چی بشه همه دور هم جمع بشن..
دیر به دیر..
یکی از خوشحالی های من جمع شدن همشون با هم کنار همه..

متاسفانه این دوری انگار اجتناب‌ناپذیره و هممون یه جورایی بهش مبتلا هستیم.

من که الان خیلی خوب و خیلی بد نیستم یه حال متوسط خنثی دارم:)

پاسخ:
اره متاسفانه...

حال دلت رو به عالی بودن نسرین جان🤩
  • آشنای غریب
  • نمیدونم منظورت این بود یا نه من برداشتم اینگونه بود:
    الان با اینکه از هم قهر نیستیم ، اما از حال همدیگر خبر نداریم
    صفا و صمیمیت دیگه رفته متاسفانه
     

    پاسخ:
    میدونین...
    صفا و صمیمیت  ِهستش..اما انقدر دغدغه مند شدن که کم میتونن بهم دیگه برسن..حتی اگه بخوان

    من همچنان دغدغه که گفتی رو دارم، از اونجایی هم که نظریاتم تو خونواده خریدار همیشه سعیم بر حفظ صمیمیت رابطه امونه ولی خب اینم صددرصدی نیست. به هرحال باید بخواییم و تلاش کنیم براش. :)

    پاسخ:
    واقعا باید تلاش کرد براش..
    نباید گذاشت اینجوری بمونه...

  • اردیبهشت ..
  • اتفاقا من منظورتو کاملا فهمیدم.چون انگار حرف دل منو زدی..:-(

    پاسخ:
    عزیزم...
    🥺

    واسه همین دوست ندارم من و خواهرم وارد زندگی جدید بشیم :(

    پاسخ:
    عزیزم....

    گاهی اوقات، کلمه‌ها و جمله‌ها از پس بیان حرفایی که قراره بزنیم بر نمیان، اما خب من فکر می‌کنم تونستم حرفتو بفهمم و درک کنم. امیدوارم یه روزی قدرت این رو داشته باشیم که بتونیم‌ دلواپسی‌هاشون رو بندازیم دور و واقعا کنار هم باشیم.

    پاسخ:
    به ببین کی اینجاست*_*

    اوهوم...
    حرفایی توی ذهن ردیف میشن که هیچ قلمی نمیتونه به تصویر بکشتشون...

    عزیزم...
    امیدوارم 

    امیدوارم جمع شدن و و دورهمی ها واقعی باشه نه اینکه هر کس توی لاک تنهایی خودش باشه و در ظاهر توی جمع...

  • قاسم صفایی نژاد
  • بخاطر کرونا؟

    پاسخ:
    نه..
    در کل اینطوری شده...
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • خیلی هم خوب تونستی منتقل کنی 😉

    پاسخ:
    مرسی مرسی*_*
    درسته که نرفته بودین که برگردین ولی بازم خوش برگشتین:))

    ارسال نظر

    تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
    من لی غیرک

    می شود من بگویم خدایا
    تو بگویی جان دل؟!