مهمان از نوع ناخوانده!
امروز خانواده رفتن جایی عید دیدنی من به بهونه درس نرفتم ناگفته نماند که بعدش داشتم وب گردی میکردم :))
که دیدم یکی زنگ آیفون رو میزنه!جواب دادم که گفت دختر خااله؟؟در و باز کن
تو دلم گفتم یا خدا این کیه و زدم در رو..
با لباس خونه بودم تا بخوان بیان بالا از پله ها زود چادر پوشیدم..
خلاصه اومدن نشستن..
فقط یه نفرشونو یه بار دیده بودم از فامیل های مادر بودن که خیییلی کم دیدمشون و اکثرشونو.نمیشناسم.
رفتم تو اتاق سریع لباس پوشیدم اومدم شیرینی تعارف کردم سریع و زنگ زدم که زووود بیاین خووونه مهمون داریم.
دو دقیقه نشستن کلللللی از من سوال کردن یعنی سوال میپرسیدنااااا.
بعد که سوال هاشون تموم شد یهو بلند شدن رفتن:|به همین سرعت..
گفتم بابا زنگ زدم الان میان!!! جوااب داد میخواستی زنگ نزنی:))
خلاصه رفنن.. و کمی بعد مامان بابا اومدن و و تعجب وااار پرسیدن کی بودن؟ پس,کوشن؟ چرا رفتن ؟
من کلی قیافشونو شرح دادم که بفهمن کی هستن:))
بعد که مامان گفت فهمیدم اون دو تا خانوما با هم هوو بودن..وای چه مساامت آمیییز;)
تمام این مهمونی ده دقیقه طول کشید!۰
کلا من کلی ماجرا دارم با مهمان های ناخوانده!
- ۹۷/۰۱/۰۹
اینقدر بدم میاد از این سوال پرسیدنا ! اومدین عید دیدنی یا تهیه گزارش اشراف ؟