با کمی تاخیر! :: من لی غیرک

با کمی تاخیر!

جمعه, ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۲۱ ب.ظ

هر کسی تو خوابگاه یا امثالش زندگی کرده قطعا زیاد با اعلامیه ی رو به رو مواجه شده!!

کلا از این سری اتفاقات زیاد میفتاد و همیشه هم یه همچین اطلاعیه ای شخص مال برده میزد:))

بعد تازه پست واری بچه ها هم میومدن زیرش نظر میگذاشتن

مثلا: اگه پشت گوشتو دیدی کفشتم دیدی ..یا اوی دزده پالتو منم بیار:|

یکی از این دزدا اول سال کفش جدید دوستمو.. نه ببخشید هم کلاسیم رو دزدید و آخر سال کهنه و پاره شده تحویلش داد،گذاشت روی جا کفشی اتاقش:))

یکی دیگه غذای پخته و آماده رو از توی اشپزخونه روی گاز بر میداشت میرفت:| و چیز هایی دزدیده میشد که قابل گفتن نیس اصلا!!!در این حد وسیله شخصی بود!

زیادش لب تاب و گوشی بود که اگه حواست نبود یه در اتاقو شبا قفل نمیکردی صد در صد میبردن..

این عکس رو یه زمانی گرفته بودم جز عکس هایی بود که میخاستم آپلود کنم اینجا اما وقت نکرده بودم...الان دیدمش گفتم کارمو به پایان ببرم...

+هر موقع ناراحتم گذاشتن پستی که باهاش یه لبخند رو لب کسی بیاد حالمو خیلی بهتر میکنه:)

۱۳ ۱
۹۶/۱۰/۲۹

yasna sadat

۲۹ دی ۹۶ ، ۱۸:۳۷

یه مسافر

یه بدبختی دیگه خوابگاه این دمپایی هاش بود؛ یعنی نهایتا به ترم تو پای خودت بود، ترم بعد هر لنگه اش به جایی میرفت:)

۲۹ دی ۹۶ ، ۱۸:۵۸

آقای دال

۴ سال خوابگاه بودم هیچ وقت این چیزا رو ندیدم جز یک هفته ی آخر دانشگا که کفشم رو دزدیدن :/

۲۹ دی ۹۶ ، ۲۲:۲۰

آشنای غریب

دزدیدن سر دوش حمام خوابگاه که واقعا یه معضله

و جای تاسف اینه (هرچند بعدا با ون مشکی بیان دنبالم ولی من میگم)

اینا مثلا درس میخونن تا در آینده مدرک بگیرن و یه گوشه ای از کشور رو اداره کنن
اینا از حالا دزد بار میان و دزدی رو یاد میگیرن

وای به روزی که بز سر قدرت بیان

من رفتم

در خونه رو زدن یه ماشین اومده دنبالم :)))

۳۰ دی ۹۶ ، ۰۹:۴۱

آرام :)

چرا بعضی دخترا اینجورین😶😶😶😶😶😶😶😶😒😒😒😒😒😒؟

یسنا جون یه لبخند😀

چیک عکس گرفتم😎

۳۰ دی ۹۶ ، ۱۳:۲۴

دست نویس

بنده خدا چی کشید، لابد پاپتی رفت سرکلاس! :)
حالا من کاری به اینکه چیزی می دزده ندارم، بحث من اینجاست، آخه مرض داری چیزی رو که می دزدی آش ولاش برگردونی

خدا همه را به راه راست هدایت کند :)
موفق باشید گرامی

۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۳

واران ...

سلام

یکبار یه شب تو خوابگاه بودم چشمم به همچین تابلویی خورد :|:)

به حساب دانشجویان ارشد بودند ولی گویا یکی از پالتوهاشون رو باد برده بود :|

البته خیلی مودبانه رو تابلو نوشته بودند :

یک عدد پالتو در این روزهای سرد زمستانی گم شده و باقی موارد :)

مستقیم نگفته بودند دزدیده شده برگردونین ولی یادمه عاجزانه تقاضای برگشت پالتو رو داشتن :))

همون یکبار دلم سوخت برای صاحب پالتو :((

و خدا رو شکر نمودم هیچوقت خوابگاهی نبودم :))

ولی اردو که میرفتم با دانشگاه و اینا خیلی حساس بودم نسبت به این داستان :))

یادش بخیر سفر دانشجویی مو زنده کردی :))

مرسی ^__^

۰۵ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۴۹

gity -brn

دوستم به خاطر گم شدن کیف پولش به یکی از مسعولین محترم دانشگاه گفت :مگه شما دزد پذیرش میکنین!!!
البته با عصبانیت گفت
دیگه بیچاره از قشر دانشجو نیس که اموالشم بدزدن!!
:)))

۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۲