بی احساس
چند سال پیش رفته بودیم یه امام زاده یه تصویری دیدم که هنوزم که هنوزه تو ذهنمه قشنگ
یه خانمی بود که با یه دستش دست بچه کوچیکشو گرفته بود و با اون دستش دست بابای پیرشو.....
الان قشنگ تکیه گاه دو نفر بود بابایی که قبلا یه کوه بوده براش و الان شده یه آدم که خودش نیاز داره
به تکیه گاه وتوجه و دیگه مامان یه کوچولو که بزرگترین شخصه تو زندگیش و وقتی بزرگ شد میشه یه کوه برای مادر پیرش
اینا همش از تو فکرم گذشت و
نا خود آگاه به این صحنه لبخند زدم و گفتم آخیییی نااازی چه قشنگ
خواهرم: چی میگی تو؟
من : اینا رو نگاه کن ..
خواهرم نگاه کرد و سر تکون داد من بلند بیییییییی احساااااااس:|
آبجیم:نه عزیزم همه مث تو احساساتشونو بلند ابراز نمیکنند که:|
قانع شدم:))
ولی کلا من روزی صد بار به همه میگم بی احساس ..
نمیدونم مشکل از منه یا دیگران خخ
*
بعد نوشت:آخه اسم آدمم کپی کردن داره؟؟؟!!!!!!
- ۹۴/۱۲/۰۱
خیلی بی احساسه